مناجات
بارالهـا بـر درت اشـک و آه آوردهام
هم سرشک خجلت و هم گناه آوردهام
هـم گنـاه آوردهام هـم پنـاه آوردهام
دیده از جرمم بپوش اشک و آهم را ببین
یـا الـهالعالمین یـا الـهالعالمین
با همـه بـار گنـاه بـا همـه فعـل بدم
تو صدا کردی مرا من به سویت آمدم
دست دل بر دامن لطف و احسانت زدم
آسمانی کن مرا که چه خوردم بر زمین
یـا الـهالعالمین یـا الـهالعالمین
وای اگر این روسیاه رو به محشر آورد
نامـهای از صـورت خـود سیهتر آورد
با گنـاه بیشمـار رو به ایـن در آورد
با گناهانم شوم روز محشر همنشین
یـا الـهالعالمین یـا الـهالعالمین
سایه لطفت مرا در دو عالم بر سر است
از گنـاه بیحـدم عفـو تـو بالاتـر است
هر چه هستم سینهام پر ز مهر حیدر است
خود گناهم را ببخش بر امیرالمؤمنین
یـا الـهالعالمین یـا الـهالعالمین
من که با تو دمبهدم عهد خود بشکستهام
از تـواَم شرمنــده و از گنـاهم خستـهام
هم ز تو کردم فرار، هم به تو دل بستهام
بسته راهم را گناه از یسار و از یمین
یا الـهالعالمین یا الـهالعالمین
من گنـه کردم ولی، آبرو دادی به من
از عنایت مرحمت گفتوگو دادی به من
باز خواندی بندهام باز رو دادی به من
تو عطا کردی چنان من خطا کردم چنین
یا الـهالعـالمین یـا الـهالعـالمین
جـرم سنگیـن مــرا ای خـدای عـالمین
هم ببخشا بر حسن هم ببخشا بر حسین
دست خالی ریختم اشک خجلت از دوعین
هر که هستم ای خدا بر درت سودم جبین
یـا الـهالعـالمین یـا الـهالعالمین
استاد سازگار
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: ماه رمضان ومناجات باخدامناجات با خدا
برچسبها: اشعار مناجاتیمهدی وحیدی