اشعار وفات حضرت معصومه(س)
اى دختر و خواهر ولايت بر ارض و سما مليكه در قم معصومه به كتيبه و به عصمت در كوى تو زنده، جان مرده در قصر تو جبرئيل حاجب گفتند و شنيده اند ز آغاز حاجت نبود مرا برآن در قم قبله خازن بهشت است قم شهر مقدس قيام است قم تربت پاك پيكر توست گر فاطمه دفن شد شبانه كى گفته نهان زماست آن قبر آن قبر كه در مدينه شد گم مريم به برت اگر نشيند سازد به سلام سرو قد خم روزى كه به قم قدم نهادى آن روز قرار ازملك رفت تاييد چو موكبت ز صحرا درخاك رهت ز عجز و ناله با گريه شوق و شاخه گل دل بود كه بود محفل تو آن پير كه سيد زمان بود گرديد به گرد كاروانت بردند ترابه گريه هودج ازشوق تو اى بتول دوم كاى مردم قم به پاى خيزيد آذين به بهشت قم ببنديد قم شام نبود تا كه درآن قم شام نبود تا كه از سنگ قم كوفه نبود تا كه خواهر حاشا كه قم اين جفا پذيرد بستند به گرد ميهمان صف قم مهمان را عزيز خواند «ميثم» همه عمر آن چه را گفت غلامرضا سازگار |
|
آيينه مادر ولايت آرام دل امام هفتم افتاده به خاك پايت عفت بر خاك تو عرش سجده برده زوار تو را بهشت واجب كز قم به جنان درى شود باز قم باشدم از بهشت بهتر اين جا سخن از بهشت، زشت است قم خانه يازده امام است اينجا حرم مطهر توست نبود ز حريم او نشانه من يافته ام كجاست آن قبر پيدا شده در مدينه قم اين منظره را مسيح بيند اول به تو بعد از آن به مريم قم را شرف مدينه دادى ذكر صلوات بر فلك رفت شهر از تو شنيد بوى زهرا مى ريخت سرشك همچو لاله برد اند به ناقه ات توسل غم گشت به دور محمل تو رويش همه را چراغ جان بود شد، پاى برهنه سار بانت تا خانه موسى ابن خزرج قم داد ندا به مردم قم از هر در و بام گل بريزيد ناموس خدا مرا پسنديد دشنام دهد كسى به مهمان گردد رخ ميهمان ز خون رنگ بيند سر نى سر برادر مهمان به خرابه جاى گيرد قم با صلوات و شام با كف كى دخت و را كنيز خواند؟ در مدح و مصيبت شما گفت |
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: حضرت معصومه(س) - شهادت
برچسبها: اشعار وفات حضرت معصومه(س)