اشعار شهادت حضرت مسلم ابن عقیل(ع)
در این دیار عاطفه پیدا نمی شود
دیگر دری به خاطر من وا نمی شود
دستم بریده باد نوشتم بیا حسین
این غصه از سرای دلم پا نمی شود
با قافله به وادی دیگر برو میا
در شهر کوفه جای شماها نمی شود
آقا سفیر تو به تو پیغام میدهد:
برگرد ای مسافر زهرا نمی شود
امشب ز راه آمده برگرد یا حسین
جانا به جان فاطمه فردا نمی شود
بغضی غریب راه نفس را گرفته است
خواهم که ناله ای زنم اما نمی شود
در دیده های تیره این تیره دیده ام
اینجا برای زینب کبری نمی شود
مجتبی روشن روان
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: حضرت مسلم(ع) - شهادت
برچسبها: اشعار شهادت حضرت مسلم ابن عقیل(ع)
[ 3 / 8 / 1391
] [ ] [ مهدی وحیدی ][ ]