جنایات آل سعود در منی

خدا کند نشوم هم کلام بعضی ها
که لعنت است جواب سلام بعضی ها

اگر چه خادم بیت اله اند اما هست
به سوی کفر قعود و قیام بعضی ها

به طرز خوردن شام و شراب مربوط است
اصول و فقه وحرام و حلال بعضی ها

تمام فتنه عالم به دست این آل است
که هست در کف شیطان لجام بعضی ها

خدا گواست ز فعل حرام روئیده
تمام نطفه و لحم و عظام بعضی ها

شده تمام جنایات مصر و سوریه
به نام شیعه و سنی، به کام بعضی ها

ز خون شیعه پاراچنار تا بحرین
اضافه کن همه بر اتهام بعضی ها

هرآنکه در صدد اختلاف افکنی است
یکی است منطق او با کلام بعضی ها

جوان شیعه اگر با بصیرتی نکند
بعید نیست بیفتد به دام بعضی ها

نظر به آیه «بَل هُم أضَل» کن و بنگر
خدا چه گفته به وصف مقام بعضی ها

شبیه عاقبت موج و صخره نزدیک است
سقوط سلطنت و انهدام بعضی ها

خدا کند که بیاید امام غائب ما
به هم زند ز پی و بن نظام بعضی ها

به این دلیل نکردم به نامشان تصریح
که داشت مشکل تطهیر نام بعضی ها

یاسر رحمانی

************************

 فاطمه‌ نانی‌زاد


یمن و شام و جنگ و خونریزی
دلت آقا گرفته بود امسال

می‌رسی کی سوار جادهٔ عشق!؟!
نرسیده زمان استهلال!؟!؟

خیمه خیمه‌ به جست‌وجو بودند
که ببینند روی ماهت را

آرزوی دل همه این بودِ
بوسه باران کنند راهت را

روضه خوان خیمه را به وجد آورد
روضهٔ مشک و دست سقا بود

در زلالیِ اشک حاجی‌ها
جلوات حسین پیدا بود

آه حاجیِ حج نیمه تمام...
عید قربان کجا و عاشورا

جبل الرحمه...، خاطرات حسین
درد و دل‌های سید الشهدا

عرفات و دعا و زمزمه‌ها
جان به قربان کام‌ عطشانت

«و فدیناه...»، روضه شد جان سوز
بدن چاک چاک و عریانت...

عید قربان رسید و تشنه لبان
عید قربان‌شان قیامت شد

در طلوعی که آرزو کردند
قسمت عده‌ای شهادت شد

لیلهٔ قدرشان چگونه گذشت!؟!
که‌ محبت خرید آنها را

پس رقم زد که حج شان مقبول
و چنین برگزید آنها را

چه قدر بغض در گلوشان بود
حاجیانی که تا منا رفتند

آه تقدیر عده‌ای این شد
از منا سوی کربلا رفتند

حرم امن و حرف ناامنی
موسم حج و کاروان در راه

آل فتنه دوباره صف بسته
با یزید زمانه شد همراه...


************************

سید هاشم وفایی

جماعتی که ره آفتاب می بندند
هنوز هم به رخ خود نقاب می بندند

به پای محکمۀ عدل با هزاران جرم
لبان خویش به روی جواب می بندند

به پشت سنگراسلام اهل نیرنگند
برای حیله رهی از سراب می بندند

چه غافلند به دنیا تمام طایفه ای
که دل به خانۀ سست حباب می بندند

برای کشتن اولاد او علم شده اند
اگرکه دست علی را طناب می بندند

نخوانده اند زهجده ورق اگر سطری
ولی به دست جهالت کتاب می بندند

به خون محسن زهرا نوشته شد این قوم
به روی غنچۀ ششماهه آب می بندند

به شوق ریختن خون پاک ثارلله
به روی دست شقاوت خضاب می بندند

**
کجاست منتقم  کربلا،که یارانش
کمر به یاری این انقلاب می بندند

************************

قاسم نعمتی

آتش کینه شعله ها دارد
در دل سر سپرده های یهود
لعنت حق به هرچه وهابی
لعنت فاطمه به آل سعود

عرضه داریم حجکم مقبول
با شماها منا منا شده است
خونتان نذر کاروانی که
راهی دشت کربلا شده است

ای کسانی که دیده بر راهید
مثل ام البنین شدید شما
برنگشتند حاجیان او
همه بی سر شدند کرببلا

معرفت را تمام کرده فقط
غرق در شور و شین گریه کنید
چون که مادر ندارد این آقا
همه یاد حسین گریه کنید

پیکر کشته هایتان سالم
غسل داده و با کفن آید
چند وقت دگر ولی زینب
همره پاره پیرهن آید

ناله زد آه یا رسول الله
از همه هستی ام همین مانده
دیدمش بی سر و بدون کفن
ته گودال بر زمین مانده

************************


علی رضا قزوه

کاروان از هفت شهر عشق و عرفان بگذرد
راه بیت الله اگر از هند و ایران بگذرد

مهربانا! یک دو جامی بیشتر از خود برآ
مست تر شو تا غدیر از عید قربان بگذرد

«خون نمی خوابد» چنین گفتند رندان پیش از این
کیست می خواهد که از خون شهیدان بگذرد؟

نغمه اش در عین کثرت، جوش وحدت می زند
هرکه از مجموع آن زلف پریشان بگذرد

پرده ی عشّاق، حاشا بی ترنّم گل کند
شام دلتنگان مبادا در غم نان بگذرد

وای روز ما که در اندوه و حرمان سر شود
حیف عمر ما که در دعوا و بهتان بگذرد

خون سهراب و سیاوش سنگ فرش کوچه هاست
رستمی باید که از این آخرین خوان بگذرد

کاشکی این روز ها بر ما نمی آمد فرود
حسرت این روز ها بر ما فراوان بگذرد

کافر از کافر گذشت و گبر یار گبر شد
کاش می شد تا مسلمان از مسلمان بگذرد

حال و روز عاشقان امروز بارانی تر است
نازنینا! اندکی بنشین که باران بگذرد

از شراب مشرق توحید خواهد مست شد
گر نسیمِ هند، از خاک خراسان بگذرد

************************

محمود ژولیده

یاران ،سبکباران، چه زیبا پر گرفتند
خوش در کف اخلاص جان و سر گرفتند

آنانکه تن را ،همره جان میکشاندند
با پای سر خود را به مسلخ میرساندند

با جان و دل، چون رو به قربانگاه کردند
خود را همه ،قربانیِ الله کردند

مَحرم شدند و مُحرم مقصود ماندند
در حالت سجده بر آن مسجود ماندند

حج را ، چه ابراهیمیان آوازه دادند
حجاج بیت الله، درسی تازه دادند

یاد شهیدان را دوباره زنده کردند
خود را فدای امتی رزمنده کردند

این جان سپردن ها به ما پیغامی آورد
امواجی از بیداری اسلامی آورد

شد مفتضح آل سعود، آماده باشید
تا رفتن قوم یهود، آماده باشید

جرثومه کفار اینک رفتنی شد
تابوی استکبار بی شک مردنی شد

هر جا که هر دولت درافتد با ولایت
ضرب المثل گردد در عالم، بی کفایت

مُشت ابوسفیانِ استکبار وا شد
آمال دُور مشرکین باد هوا شد

ما با بنی مروان و مرهب در ستیزیم
با دشمنان دین و مذهب در ستیزیم

ما بولهب های زمان را میشناسیم
شیطان پرستان جهان را میشناسیم

ما کاخ های شیشه ای را رَد گرفتیم
رَد سران مشرک و مرتد گرفتیم

امروز با دشمن ،مسلمان آشنا شد
سرتاسر جغرافیای دین، منا شد

امروز مسلخ از یمن، تا قلب شام است
از بیت مَقدَس ،تا دل بیت الحرام است

این فتنه ها پرورده قوم یهودند
بازیگر این فتنه ها آل سعودند

اهل بصیرت بعد از این آماده تر شد
این امت آزاده بس آزاده تر شد

نسلی که خود را با شهادت روبرو دید
راه شهید کربلا را پیش رو دید

ما کربلا را کعبه دل میشماریم
شش گوشه را چون قبله دل میشماریم

پشت سر رهبر، نماز آنجا گذاریم
پا در رکاب مهدی زهرا گذاریم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







موضوعات مرتبط: جنایت آل سعود در منی
[ 6 / 7 / 1394 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]